بدون عنوان

مهرسام  خوشکلم ببخش خیلی وقته برات مطلب ننوشتم  دو ماه و دو روز - تو این مدت خیلی تغییر کردی بعضی کلمات رو ادا می کنی . دومین کلمه ای که  یاد گرفتی آب که اب تلفظ می کنی البته خیلی وقت بود که آب می گفتی ولی مفهومش رو نمی دونستی حالا معنی آب را می دونی و وقتی آب می خوای این کلمه رو می گی .  و حالا کلید و دل رو نصفه نیمه تلفظ می کنی و می گیم دل به دلت نگاه می کنی می خندی . گاهی تنهایی یه گوشه ای ایستادی و به دلت با تعجب نگاه می کنی  احتمالا نافت توجه تو را به خودت جلب کرده . راستی دایی حمید هم هاپ هاپ یادت داده . عاشق راه رفتنت هستم . خیلی دوست داری که بدوی و دنبالت کنیم  و بگیریمت . هنوز شب ها خوب نمی خوابی . دو سه هفته ای بود که خیلی خیلی کم می خوابیدی و  من حسابی بهم ریخته بودم شاید به خاطر دندون درآوردنت بود . عزیزم 4 تا دندو نصفه نیمه دیگه ( علاوه بر 4 تا قبلی) در آوردی . از حالا احساس می کنم دلم برای همه حالت هات تنگ می شه . وقتی فقط دو تا دندون پایین داشتی وقتی با احتباط راه می رفتی وقتی کلمات رو اینجوری ادا می کنی . قبلا وقتی من از سر کار بر می گشتم و منو می دیدی حسابی هیجانی می شدی و سریع می اومدی بغلم و شیر می خوردی و حتی فرصت لباس درآوردن رو هم به من نمی دادی . حالا منو که می بینی می خندی و فرار میکنی و دوست داری دنبالت کنم . راستی بابا بهت یاد داده آواز بخونی . فکر کنم اولین بچه ای باشی که تو سن یکسالگی آواز می خونه . گلم خیلی شیرین و دوست داشتنی هستی فقط بی خوابی های شبانه طعم شیرین با تو بودن رو کمی کمرنگ می کنه . همه اشیا و آدمهای دور و بر رو می شناسی و معنی تمام جمله های ما رو می فهمی . اجزا صورتت رو می گیم بگو نشون می دی و یا مثلا می گیم برو فلان چیز رو از رو شوفاژ بیار می یاری . همچنان دوست داری یه دستمال دستت بگیری و همه جا رو تمیز کنی و جدیدا می گی تو رو بذاریم روی کابینت ها و اونجا رو تمیز کنی . علاقه خیلی زیادی هم به تی و جارو برقی داری و دوست داری با این وسایل کار کنی .