معجزه تولد
جمعه ده آبان من یعنی خاله ناهید مهرسام کوچولو ، رفتم دیدن مهرسام و مامان و باباش ، مامان مهربونش دراز کشیده بود و تشک و لحاف کوچولوی مهرسام و کنارش پهن کرده بود و میگفت مهرسام امروز کنار من خوابید! بعدش بلند شد و کلی عکس های سه تایی ازشون گرفتم! مهرسام هم کلی شیطونی کرد و کلی به دل مامانیش لگد زد! و اما شیش صبح شنبه 11 آبان مامانی مهرسام متوجه شد که نینیش میخواد به دنیا بیاد ! هنوز زود بود و نی نی ما هشت ماه و یک هفته داشت! با تمام نگرانی ها فرشته کوچولوی ما ساعت یازده و ده دقیقه به دنیا اومد. به دنیا اومد! چه واژه عجیبی!!
تولد یک کودک بزرگترین معجزه زندگیه ، توی این لحظه با تمام وجود میشه معجزه، عشق و عظمت خدا رو لمس کرد!
خدا جونم از اینکه مهرسام و به ما دادی و به خاطر سلامتیش ازت ممنوم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی