دوتاغمه سه تادیگه خاطرجمععععععع بابای مهرسام
یه روز صبح پاییزی شور و ترس وهیجان وشادی تمام وجود منو فراگرفت. باورکردنی نبود.البته ازقدیم گفتن : یکی کمه دوتاغمه سه تادیگه خاطرجمعه. القصه...خانواده دونفری ما آخرین لحظات خودشو سپری کرد وباآمدن مسافرکوچولوما صاحب یه خانواده سه نفره شدیم. مهرسام عزیزتر از جانم بزرگترین هدیه خداوندبزرگ به همه مابود.پدرشدن یه حس عجیب وغریبیه که تابه اون دچارنشی درکش تقریبا
غیرممکنه. خدایا سپاس وشکر به خاطر همه چی.....وسپاس ویژه به خاطر مهرسام.